همه ثانیه هام بازم تو دستای تو درگیرن
مثه ماهی که ازدستم،تموم تنگ رو در میرن
تو یه حس عجیبی که مثه یه سایه می مونی
تموم عمق دردامو توی چشمام می خونی
تو حتی جذر و مد هستی برای زندگیم اینجا
یه روز خوبی،یه روز میری،یه روزم می مونم تنها
ولی قلبم میگه باید بمونی تا ته جاده
آخه قلبم گناه داره میگن که مشکلش حاده
یه روز خوبی،یه روز سردی،یه روزم عشق می چینی
نیاد اون روز که تو بی من پای هفت سین می شینی
نگو میرم که من اینجا،با این تنهایی هام جورم
فقط مرگ حقمه این بار بفهم از تو من دورم
شاعر:ملیکاشمشیریان